خیز زاکانی برای صندلی ریاست جمهوری ؟ / شهردار تهران؛ سیاسیترین مقام غیرسیاسی ایران!
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۶۶۸۰۲
در این دو سه روز که از سخنان علیرضا زاکانی شهردار تهران در نشست پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به مناسبت ۱۶ آذر - روز دانشجو- میگذرد بیشتر دربارۀ لحن و ادبیات او گفته یا نقل و نقد شده با اشاره به تعابیری چون «شماها گروه فشارید / بشین بابا مرد حسابی! / وقتی میخواهی اسم انقلاب را ببری، گلوت رو خوب بمال!» حال آن که هر که با ادبیات آقای زاکانی آشنا باشد میداند اگر جایگاه حقوقی شهردار تهران و موقعیت دانشگاه و دانشجویان شریف و احتمال کاندیداتوری مجدد برای ریاست جمهوری ۱۴۰۴ با توجه به ضعف ابراهیم رییسی نبود الفاظ دیگر را هم چه بسا از زبان او میشنیدیم و اتفاقا خیلی ملاحظه کرده و ادبیاتی به نسبت بهداشتی به کار برده هم او که پیشنهاد وزارت بهداشت در دولت رییسی را نپذیرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
البته آنچه به آن فخر میفروخت و در معرفی خود میگفت نه پیشینۀ فرماندهی بسیج دانشگاه علوم پزشکی تهران یا اکتفا به تحصیلات در رشتۀ پزشکی هستهای که بیشتر تأکید بر عضویت در هیأت علمی به اضافه سابقۀ افشاگری فساد و برخوردار نبودن از مال دنیا بود و این آخری را وقتی گفت که بدهی ۷۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری تهران را عددی ندانست هر چند برای او که تنها یک آپارتمان ۹۳ متر مربعی دارد بزرگ جلوه کند اما برای تهران بزرگ نیست.
این اشاره که بچۀ میدان شوش تهران است نیز احتمالا به خاطر آن بود که دانشجویان برخی از تعابیر او را بیادبانه ندانند و به حساب فرهنگ داشمشدیگری و لوطیمنشی بچه های جنوب شهر بگذارند و نشان صمیمیت.
نکتۀ مغفول مانده اما غلظت رویکرد سیاسی شهردار تهران است که البته منحصر به او نیست چرا که اتفاقا هر شهردار تهران که سعی کرده خود را غیرسیاسی نشان دهد بعدتر دریافته اشتباه کرده زیرا هر چند شهرداری تهران نهادی خدماتی- اجتماعی و غیر سیاسی است و امتیاز روزنامۀ آن هم در ابتدا عنوان سیاسی نداشت اما شهردار تهران سیاسیترین مقام غیر سیاسی ایران است!
در دولت دوم حسن روحانی هم ابتدا یک چهرۀ کاملا سیاسی برای شهرداری تهران انتخاب شد و بعد از ماجراهایی که مجال ادامۀ کار را از او (محمد علی نجفی) ستاند این تصور غالب شد که بهتر است شهردار تهران غیرسیاسی باشد و در ادامه محمد علی افشانی و پیروز حناچی شهردار تهران شدند. اولی البته به سبب انتساب به حزب اعتماد ملی هویت سیاسی دارد اما اشتهار سیاسی ندارد و دومی به رغم تعلق به خانوادۀ سیاسی بیشتر به عنوان استاد ممتاز معماری دانشگاه تهران مشهور و بسیار هم خوشنام است منتها آنچه او نیز درنیافت این بود که شهردار تهران سیاسیترین مقام غیر سیاسی ایران است!
دبیر کل پیشین حزب کارگزاران سازندگی ایران که بود؟ غلامحسین کرباسچی یکی از مشهورترین شهرداران تهران تا امروز یعنی از ۱۲ خرداد ۱۲۸۶ که مجلس شورای ملی تأسیس نهادی به عنوان «بلدیه» را الزامی کرد و در این ۱۱۵ سال تهران که ۶۲ شهردار (با احتساب سرپرستان کوتاه مدت یا شهرداران موقت) به خود دیده کرباسچی و قالیباف از مشهورترینها به شمارند.
از آن ۱۱۵ نفر ( با احتساب سرپرستان و موقت ها و کوتاه مدتها) کریم آقا بوذرجمهری، احمد نفیسی و غلامرضا نیکپی سه شهردار مشهور پیش از انقلاباند و محمد توسلی، غلامحسین کرباسچی و محمد باقر قالیباف نیز سه شهردار مشهور بعد از انقلاب.
نام محمود احمدینژاد را به این خاطر نیاوردم که شهرت او به خاطر دوران شهرداری تهران نیست بلکه به سبب دوران ریاستجمهوری است اگرچه اولی را سکوی دومی کرد اما هم او هم نشان داد «شهردار تهران سیاسیترین مقام غیر سیاسی است» چون از خیابان بهشت، چشم به ریاست جمهوری داشت و صدا و سیما نیز به صورت گل درشت و گاه نشان دادن او با حرکت آهسته، همکاری و تبلیغ میکرد تا جایی که در سال ۸۳ در روزی که سید محمد خاتمی رییسجمهوری یکی از مهمترین و پولآورترین فازهای عسلویه با مشارکت توتال فرانسه را افتتاح میکرد تلویزیون به خبر افتتاح پل عابر پیاده با پله برقی در میدان هفتم تیر تهران با مشارکت یک برند لوازم خانگی با حضور شهردار اصولگرا (احمدینژاد) توجه داشت!
به دبیر کل سابق حزب کارگزاران سازندگی اشاره شد. میتوان از دبیر کل پیشین حزب مؤتلفه هم گفت. او که بود؟ محمدنبی حبیبی شهردار تهران قبل از مرتضی طباطبایی و غلامحسین کرباسچی.
جدای دبیران کل سابق دو حزب میتوان از دبیر کلی کنونی نهضت آزادی ایران نیز گفت تا بدانیم او که پس از مهندس مهدی بازرگان و دکتر ابراهیم یزدی این جایگاه را یافته کیست؟ مهندس محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷.
از ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ هم محمدباقر قالیباف شهردار تهران بود و رکورد طولانیترین مدت را به جای گذاشته است. هم او که با حفظ عنوان شهردار تهران در دو انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ نامزد ریاست جمهوری شد (در سال ۱۳۸۴ هنوز شهردار تهران نشده بود).
بنا بر این ملاحظه میشود که شهرداری تهران اگرچه نهادی غیر سیاسی است اما شهردار تهران جایگاه یا شهرت سیاسی دارد و به خاطر همین دربارۀ عضویت او در هیأت دولت بحث درمیگیرد.
پیروز حناچی می خواست تصویر شهرداری غیر سیاسی را ترسیم کند اما سیاسی نبودن کمکی به حملات اصولگرایان به شهرداری نکرد. دولت حسن روحانی و روحیات رییس جمهوری سابق نیز میدانی به او نداد حال آن که هاشمی رفسنجانی تمام قد پشت کرباسچی بود و تازه آن زمان شورای شهر هم وجود نداشت و برای افتتاح بزرگراهها هم رییس جمهور میرفت و یک بار هاشمی از دیدن چند طبقه شدن بزرگراهی -گویا در افسریه- آن قدر ذوقزده شد که گفت امروز از جهان سوم خارج شدیم! اگرچه حرف خندهداری بود اما نگاه مثبت دولت به عملکرد شهرداری و درک اهمیت ملموس بودن توسعه برای طبقات شهری را نشان میداد. در دورۀ قالیباف هم البته رییس جمهوری وقت کنار او نبود چرا که احمدینژاد او را رقیب خود میدانست ولی قالیباف از حمایت نهادهای اصلی قدرت برخوردار بود.
برخورد با کرباسچی در آغاز دولت اصلاحات هم امکان انتصاب او به عنوان معاون اول را ستاند و هم مجال کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را اما در سال ۸۸ به عنوان نامزد مورد نظر مهدی کروبی برای معاون اولی معرفی و در تبلیغ تلویزیونی دیده شد.
عطش باقر قالیباف برای ریاست جمهوری هم نیاز به توضیح ندارد و اگرچه تکاپوی اولیه او در تقابل روحانی در جایگاه رییس مجلس پس از روی کار آمدن ابراهیم رییسی فرونشسته اما کاملا مشخص است که مجلس به معنی جای نشستن با روحیات او سازگار نیست و دوست دارد کار اجرایی انجام دهد و اگرچه بر جایی نشسته که روزگاری و در اوج قدرت اکبر هاشمی رفسنجانی مینشست اما مجلس کنونی در حد ۴ شورای عالی «انقلاب فرهنگی»، «فضای مجازی» و «امنیت ملی» و « اقتصادی سران قوا» هم قدرت و اختیار ندارد و تنها در حوزۀ رأی اعتماد و استیضاح وزیران دست نمایندگان باز است.
این که سه شهردار سابق تهران (توسلی، کرباسچی و قالیباف) چهره های شاخص سیاسی امروز هستند (ولو اولی جلوهای در رسانههای حکومتی ندارد) و شهردار فعلی هم به عنوان یک فعال سیاسی شناخته میشود که بی آن که اهل قم یا معمم یا آشنا با قم باشد برای ورود به مجلس از قم نامزد شد و از همان نمایندگی قم استعفا کرد تا شهردار تهران شود همه حاکی از آن است که شهرداری تهران عنوانی سیاسی است ولو شهرداری تهران درمقام نهاد سیاسی نباشد و وظایف آن در عرصههای خدماتی و اجتماعی و از زمان کرباسچی به این سو فرهنگی نیز تعریف شود. علیرضا زاکانی البته از ساخت قریب ۲۰۰ هزار خانه هم سخن گفته در شهری که ۵۰۰ هزار خانه خالی دارد!
اگر شهرداری تهران سیاسی نبود غلامرضا نیکپی شهردار پیش از انقلاب اعدام نمیشد و جواد شهرستانی آخرین شهردار پیش از انقلاب نزد امام خمینی نمیرفت تا استعفای خود را تقدیم رهبر انقلاب کند. اگر شهرداری تهران سیاسی نبود نه کرباسچی به زندان میافتاد یا دبیر کل حزب میشد و نه احمدینژاد در خیابان بهشت در سودای پاستور بود و البته به آن رسید به عکس محمد باقر قالیباف که موفق نشد.
سخن آخر این که کاش یکی از آقای زاکانی میپرسید آیا راست است که چند ساعت صبر نکردید تا در صورت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر آمریکا بنر سفارش دهید و آن همه هزینه برای آذین بندی تهران به پاس راهیابی به مرحلۀ حذفی و تغییر فضای شهر در پایان بازی بلامصرف و هدر نشود؟
بیشتر بخوانید:
خشم و فریاد زاکانی در نشست جنحالی دانشگاه شریف: شماها گروه فشارید / بشین بابا مرد حسابی! / وقتی میخواهی اسم انقلاب را ببری، گلوت رو خوب بمال تا ...
زاکانی در نشست دانشگاه شریف: یک ترم مشروطی داشتم/ تجدید هم شدم /تجدیدی، مال مرد است / تشخیص دادم، دامادم میتواند منشا جهش شود، او را به شهرداری آوردم
بیراهه میروید، چون فرق «گفتوگو» و «کلکل» را نمیدانید / آقای زاکانی ، «ورزشگاه» رفته بودی یا «دانشگاه»؟
خبرسازان هفته / از واکنش گسترده به اعدام محسن شکاری تا فارسگیت و پلمپ جواهرفروشی دایی
۲۱۲۱۷
کد خبر 1704666منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: علیرضا زاکانی شهرداری تهران انتخابات ۱۴۰۰ شهرداری تهران ریاست جمهوری شهردار تهران تهران سیاسی احمدی نژاد غیر سیاسی دبیر کل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۶۶۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنگ بر سر صندلی «شماره یک»؛ همه در برابر قالیباف!
آفتابنیوز :
تلاشها برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس شدت گرفته است؛ از یک سو تندروهایی از جنس نبویان، رسایی و ذوالنور و از سوی دیگر متکی که مورد حمایت شورای وحدت است. برخی نیز گرچه سکوت کردهاند اما بعید نیست در اندیشه فتح کرسی «شماره یک» مجلس دوازدهم باشند.
همه در حال لابی کردن و برگزاری جلساتشان هستند، برای این جلسات هم نامهای پر طمطراقی مییابند؛ مانند «هماندیشی منتخبان جدید مجلس»
شاید برخی از آنها همفکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و میشود که در یک جبهه قرار دارند.
لابی برای هیات رئیسه مجلس
محمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهرههایی که سعی دارند با لابیهای گستردهشان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلیهای هیات رئیسه مجلس داشته باشند.
خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابتها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.
اولین گام نبویان برایناک اوت کردن قالیباف
محمود نبویان از چهرههایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتیآفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.
این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانههای تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.
خبرهایی که در رسانهها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آنها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناکاوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»
در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.
به زبان سادهتر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همهجانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.
گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمدهای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.
به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرستهای مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»
رسایی هم در تکاپو است
جلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسهای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.
خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح میشود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»
متکی به صندلی «شماره یک» میاندیشد
در همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…) بوده، اواخر فروردین ماه جلسهای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.
او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»
متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآوردهی اصولگرایان یعنی علیاکبر رائفیپور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفیپور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلسحملهور شده است.
رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف
مخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آنها برای رسیدن به این هدف مهمشان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.
همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه میشود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برایریاست مجلس، در حال رایزنی است.
قالیباف بیکار ننشسته است
البته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابیهای گستردهای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجفآباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشستهایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»
اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید (رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعدههایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیبزاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بودهام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلافگویی است».
سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانی
با این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، میتواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافیها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب میشوند.
با وجود آنکه نبویان خود از اعضایجبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز میتوان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه میتوان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقامگیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسبتر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!
این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.
جنگ قدرت در بهارستان
هرچند مخرج مشترک همه طیفها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آنها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلیریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشهای از آن در هفتههای منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداریچیها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.